آندیا آندیا ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

کودکیهای من

نی نی ها چقدر زود بزرگ می شن

1392/2/6 0:35
نویسنده : مامانی
291 بازدید
اشتراک گذاری

سه ماهگی هم داره تموم می شه، انگار همین دیروز بود که دنیا اومده بودی و با خودت امید آورده بودی، چقدر اون روز رو دوست دارم؛ بهترین روز زندگیم. ما خیلی شانس آوردیم که تو زود به خانوادمون اضافه شدی چون با اومدنت کل زندگیمون عوض شد، همه چیز زیبا تر شد تو به زندگی هممون امید دادی. فرشته من خوش اومدی.

.

.

.

راستی می خواستم از کارات تو این ماه بگم: خیلی جالب بود دقیقا از 12 فرودین که وارد سه ماهگی شدی خیلی فرق کردی خیلی بزرگ شدی. دیگه نمی شه بهت گفت نوزاد هرچند نوزادی تو روز 28 تموم می شه و می شی شیر خواره.

چند بار صبحا که بیدار شدم دیدم کاملا چرخیدی و به پهلو خوابیدی، سرتم برده بودی گوشه تخت خیلی بامزه بودی. کارای دیگه هم می کنی با صدای خیلی بلند آواز می خونی، می خندی، دو سه بارم از حالت دمر به شکم برگشتی و برعکس، با چشات کاملا هر کسی که سر پا باشه رو تعقیب می کنی، خیلیم خوش اخلاقی هر کی باهات حرف میزنه بهش می خندی، خندت هم خیلی بامزه ست دهنتو یه عالمه باز می کنی و  لثه های خوشگل و بی دندونتو نشون میدی ... 

خیلیم دوست داری بشینی که فکر می کنم به خاطر اینه که دوست داری با محیط اطراف آشنا شی و ارتباط برقرار کنی و کنجکاویتو ارضا کنی. وقتی از بغلم میذارمت زمین سر و شونه هاتو کاملا بلند می کنی یعنی بلندم کن منم از دستای کوچولوت می گیرم و  با یه ذره کمک می شینی انقدر هم کیف می کنی که نگو.

وقتی باهات حرف می زنیم به دقت گوش می کنی و بعدش صدا در میاری در واقع جواب می دی. مخصوصا که آتا جونی که باهات حرف می زنه خیلی خیلی دقیق می شی بهش. می دونی هر وقت تورو می بینه چی می گه: سلام گل گلها، گل باران، گل نوروز، کجا بودی ما دلمون برات تنگ شده بود؛ بعدشم بغلت می کنه و کلی برات قصه می گه می بره کتاباشو بهت نشون میده، از پنجره بیرونو نشونت می ده تو هم خیلی بامزه اینور و اونورو نگاه می کنی البته با تعجب.

و اما خوابت، مامی قربونت بره که اینقدر دختر خوبی هستی، شبا ساعت 12 میخوابی تا ساعت 6 هم بیدار نمیشی، اینو دست کم نگیر ها خیلی از نی نی های دیگه به این زودیها اینقدر خوب نمی خوابن. آفرین یه هورای گنده برای آندیاقلب  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)